با سلام به شما پرسشگر محترم!
بدون شك، اگر انسان ها فاقد غريزه جنسى بودند، تن به ازدواج و تشكيل خانواده نمى دادند و هرگز از كانون گرم خانواده جدا نمى شدند و مسئوليت هاى دشوار زندگى مشترك را نمى پذيرفتند.
همه انسان ها بر اساس كشش و جاذبه غريزه جنسى به ازدواج مى پردازند و بدين وسيله، نسل بشريت استمرار و دوام پيدا مى كند.
نكته بسيار حسّاسى كه توجه به آن ضرورى است، اينكه همان گونه كه غريزه جنسى عامل اساسى در پيدايش خانواده و زندگى مشترك است، همين غريزه در استمرار و استحكام خانواده نيز نقش مهمى دارد.
قبل از اين که از تعداد دفعات رابطه جنسی سوال کنيم بايد از نحوه و کيفيت صحيح اين رابطه سوال نماييم تا شخصيت طرفين مخصوصا شخصيت زن در اين راستا پايمال نشود و ارضای کامل حاصل شود و الا ارضاهای ناقص منجر به تکرارهای خسته کننده وآزارگر و در برخی موارد موجب درگيری های طرفين در بخش های ديگر زندگی خواهد شد .
تحقيقات انجام شده حاكى از آن است كه بخش معظمى از طلاق ها,معلول عدم ارضاى جنسى صحيح و متعادل اين غريزه مى باشد.
سرد مزاجى زنان يا مردان و يا بى اهميتى به ارضاى صحيح و طبيعى غريزه جنسى، خانواده تشكيل شده را در آستانه طلاق قرار مى دهد.
روابط زناشويى با ارضاى غريزه جنسى فرق دارد.
چه بسيارند افرادى كه به عمل زناشويى اقدام مى كنند، ولى به هيچوجه غريزه جنسى آنان ارضا و اشباع نمى گردد.به عبارت ديگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمى نيست، بلكه احتياج به آمادگى جسمى و روحى دارد.
مردان بايد بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نياز ندارند، بلكه از نظر روحى و تمايلات زنانه، احتياج دارند كه از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمايلات زنانگى مورد تأييد قرار گيرند.
مرد پيش از عمل جنسى، بايد با ابراز اعمال و رفتارى كه نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهيا سازد. نتيجه ديگرى كه از اين رهگذر عايد مى گردد، آن است كه زن تمام شخصيت زنانه خود را در اين حالت حس مى كند و مى فهمد كه شريك زندگى مرد بوده، همتاى اوست.
با توجه به مطالب بالا توجهتان را به نکات زير جلب می نمايم:
1. از نظر دينی ماداميکه مانع شرعی( مثل عادت ماهيانه زنان) وجود نداشته باشد ,در صورتيکه طرفين از نظر جسمی و روحی آمادگی داشته باشند منعی برای تعداد رابطه جنسی وجود ندارد.
ولی نبايد از نظر دور داشت که افراط و زياده روی در اين کار از نظر اخلاق اسلامی امر پسنديده ای نيست.
2. اهميت مسئله پاسخگويى زن به نيازهاى جنسى مرد تا بدانجاست كه در قرآن كريم ساعاتى از شبانه روز، به عنوان ، ساعات اختصاصى و خلوت كردن زن و شوهر با هم معرفى شده است و در اين ساعات ، ممنوعيت ورود به جايگاه خصوصى زن و شوهر - پدر و مادر - اعلام شده و همه ، حتى كودكان نابالغى كه قدرت تشخيص مسائل جنسى را دارند، و خدمتكاران زن و مرد در هر خانه ، بايد با اجازه وارد شوند( ر.ج سوره نور، آيه 58) و اين همان محل استراحت زن و شوهر، يا اتاق خواب است كه نقش تربيتى و تسكينى و آرام بخشى آن در زندگى مشترك ، بى نياز از توضيح است .
3. بسيارى از مردان بدون توجه به مسائل عاطفى و روانى، زن را در بلوغ جنسى و لذت جنسى يارى نمى دهند، بلكه شخصيت او را تنزّل داده، عملا او را در حدّ يك وسيله و ابزار پايين مى آورند.
از طرف ديگر همين امر باعث عدم همکاری های لازم از طرف زن شده و در نتيجه ارضای کامل صورت نگرفته و در نتيجه عطش جنسی همچنان بعد از رابطه باقی می ماند و شايد منجر به تکرار های آزارگر شود.
امام صادق(عليه السلام) از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كنند كه فرمود:
«هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نبايد در انجام اين كار شتاب كند.» (وسائل الشيعه،ج14،ص82،ح2،باب56).
4. سوال از دفعات رابطه جنسی معمولا به زوج های جوانی مربوط می شود که به تازگی تشکيل زندگی داده اند. ولی اگر به نکات ياد شده اهميت داده شود ؛سيستم جسمی و روانی زن و شوهر اين رابطه را تنظيم خواهد نمود.
نظرات شما عزیزان: